وزن امیر علی
امیر علی پسر خوشگل من چون با وزن کم بدنیا اومد من خیلی دلواپس بودم مخصوصا زمانی که یک ماه و نیمش شد بردمش پیش دکتر و وقتی پسرم را وزن کرد به من گفت اگر تا یک ماه آینده وزن پسری بهتر شد که هیچ والا باید شیر خشک بخوره من خیلی ناراحت شدم انگار به من فحش میدادن .بالاخره تمام هم و غم خودم رو گذاشتم برای شیر دادن به گل پسری .وقتی دفعه بعد پیش دکتر رفتیم خیلی راضی بود و من خیلی خوشحال شدم ولی اینو بگم که با این استرس همچنان بودم و هر دفعه که میخواستم برم بهداشت غصه داشتم .هر دفعه که شک میکردم خاله کوچیک امیرعلی رو میفرستادم روی ترازو بعد امیر علی رو به دستش بدم .این آخریها هم که خود گل پسر رو روی ترازو میزاشتم بالاخره همه اینا رو گفتم تا به ا...
نویسنده :
مامان فاطمه
12:28