ماکارونی میخورد پسر
سلام عزیز مامان نفسم عشقم
عزیز طلای مامان از وقتی میره مهد خیلی دوست داره خودش غذاش رو بخوره و وقتی میخواد این اتفاق بیفته من باید حسابی حرص بخورم بلند نشه از جاش غذا رو به لباسامون نزنه و هزار تا چیز دیگه (هر چند که من در این موارد خیلی حرص میخورم )
از اونجایی که بچه ها وقتی میرن خونه مادربزرگا همه چیز بر وفق مرادشون میشه 5 شنبه امیرعلی در خونه مامانیش به هر طوری که دلش میخواست غذا خورد حسابی لذت دنیا رو برد بماند که من از غذا خوردن خودم چیزی متوجه نشدم ولی با همه احوال پسری کلی خوش گذروند به خودش .حالا با هم بریم عکساش رو ببینیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی