امیر علی امیر علی ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
آیهآیه، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

امیرعلی وآیه نفس های مامان و بابا

یلداتون مبارک

1392/10/1 9:55
نویسنده : مامان فاطمه
789 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قشنگترین زمزمه هستی برای مامانی ،امیرعلی نفس مامان .

عزیزم دیشب برای دومین سال شما با ما بودی و یلدای خوبی داشتیم .خداروشکر ما و خاله مریم (خاله بابا سعید )برای شام و در نهایت عمه فهیم به همراه آذین و فاطمه و عمو فرامرز بعد از شام به جمع هم پیوستیم و شب یلدای پر خاطره ای برای همگی ما بود دیشب .عزیز جون (مادربزرگ باباسعید ) و دایی صفر (شوهرخاله بابا سعید ) از قصه های قدیمی گفتن.عمو فرامرز برامون فال حافظ گرفت و عمه فهیم و خاله وحیده کلی دیشب خندیدن .بماند که شما کلی همه چیز رو بهم ریختید .اول بغل عمو فرامرز نشسته بودی بعد برای خوردن هندوانه سراغ من اومدی و درنهایت تخمه و کنه و کنجیو پوست تخمه ها رو میرختی پایین .مامانی کلی زحمت کشیده بود .از مدتها قبل کرسی برای این شب تهیه دیده بود و یک شام با سلیقه و یک شب یلدای قشنگ رو برای همه ما تهیه دیده بود .دست همه بالاخص مامانی درد نکنه .از ساعت 11 شب من و شما به یک اتاق دیگه تبعید شدیم تا شما بخوای این شب تا ساعت 1 ادامه داشت و الان که دارم برایت مینویسم کلی خوابم می آید .عزیزم عمرت به دارازای شب یلدا باشه سرحال و سرزنده .

گل پسرم در کنار کرسی و میز شب یلدا (نمی دونه چیکار کنه ،خوشحال از این همه خوراکی )

بابایی کلی تلاش کرده تا امیر علی یکجا بشینه ولی او همچنان مشغول کار خود است 

امیر علی و بابا سعید 

(بابا سعید تمام تلاش خود رو کرده که پسری رو ثابت نگه داره ولی برق شیطنت در چشمهای پسری دیده میشه )

امیرعلی و آذین جون 

میز شب یلدا (تهیه و تدارک از مامانی )

شام شب یلدا از مامانی 

امیر علی در حال خوردن کشته زردآلو 

 

امیر علی در بغل عمو فرامرز و دایی صفر

امیر علی در حال شیطنت هنگامی که عمو فرامرز فال حافظ میخواند 

 

و در نهایت امیر علی حافظ میخواند 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان ترنم
1 دی 92 10:09
سلام عزیزم خوشگل خاله ایشالا یلداهای زیادی کنار مامانی بابایی باشی و لپت مثل هنونه قرمز ولبت خندون باشه
مامان فاطمه
پاسخ
مرسی عزیزم انشاءالله ترنم جون هم همیشه سرزنده و سرحال باشه
مامان كارن
1 دی 92 10:34
عزيزم يلدات مبارك . خاله عكسات خيلي خوشكل شده .
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون خاله مهران
خونه نمدی
1 دی 92 11:08
سلام مامان با سلیقه اگه میخوای هر کی میاد تو اتاق نی نیت انگشت به دهن بمونه حتما حتما یه سر به سایت من بزن مطمئن باش که پشیمون نمیشی ارسال به سراسر ایران www.namadi.ir با تشکر خونه نمدی
فاطمه عجمی
1 دی 92 12:45
ای امیر علی شیطون اون برق شیطنت که گفتی تو اغلب عکس های امیر علی هست. کوچولوی نازنین ایشالا همیشه سالم و سلامت در کنار مامانی و بابایی مهربونت خوش و خرم باشین آقا کوچولو
مامان فاطمه
پاسخ
مرسی عزیزم قربونت بشم
zohreh
1 دی 92 17:57
slm amirali jooonam yaldat mobarak sheyton be mamanet migam lopato mohkaaam bekeshe ama beharfam nemikone
مامان فاطمه
پاسخ
سلام زهره جونم ممنون به ما سر زدید
مامان امیررضا
1 دی 92 18:41
جون دلم فدای اون خنده روی لبت..... دلمون برا امیرعلی جون تنگ شده بود........خیلی وقت عکسش رو نذاشته بودی....... چه هیجانی داره با دیدن خوراکی ها چه کرسیی؟! یاد قدیما بخیر...... عزیزم ایشالله سالهای سال کنار مامان و بابا یلدا رو جشن بگیری.. سلام مامان امیررضا شما خوبی ؟آره خیلی درگیر مریضی های امیرعلی بودم مرسی که به ما سرزدی انشاالله امیررضا هم در سایه مادر و پدر سالیان سال یلدارو جشن بگیره
مريم مامان طاها
3 دی 92 10:53
چه كرسي جالبي...واقعاكرسي بود يعني زيرش گرم بود؟؟؟ اميرعلي هم مثل هميشه دوست داشتني و تو دل برو
مامان فاطمه
پاسخ
آره مریم جان واقعا کرسی بود گرم گرم خیلی شب خوبی بود
زهرا از بجنورد
4 دی 92 13:27
الهی وای که چقدر خوردنی شدی یعنی همچین برق میزنه اون چشات که معلومه چی تو اون کله ی خوشکل میگذره الهی که همیشه سلامت باشی عزیزم هزار تا بوووووس
مامان فاطمه
پاسخ
فدات شم عزیزم قربونت
مامانی زهره
4 دی 92 14:38
امیرعلی نوه گلم عزیزدل مامانی انشاالله سال های سال یلدا های قشنگی را زیر سایه مامان جون وباباجون پشت سر بزاری مامان جون از شماوبابایی و آذبن جون عکس های قشنگی گرفته و از زحمات او متشکرم[پاسخ مرسی مامانی