امیر علی امیر علی ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
آیهآیه، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

امیرعلی وآیه نفس های مامان و بابا

ورود گل پسر به چهارده ماهگی

1392/8/5 9:00
نویسنده : مامان فاطمه
674 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز مامان خوبی گل پسرم عشقم نفسم

عزیز مامان دشب ساعت یکربع به دوازده شب سیزده ماهگی شما تموم شد و وارد چهارده ماهگی شدی .یک ماه بزرگتر شدی و کارهای جدید تر انجام میدی.

اول از همه راه رفتنت بهتر شده .میخوری زمین ولی بلند میشی به قول مامانی مردی شدی برای خودت .

یک مروارید داره به مروارید هات اضافه میشه . مامانی و بابایی رو می بوسی .با مامان و خاله یا هرکسی که صلوات بفرسته لبای نازت رو تکون میدی و هم آوایی میکنی .سوره توحید رو هم با ما هم
آوایی می کنی .خیلی با جون و دل گوش میدی .خیلی خوشحالم که با خوندن قرآن آرومی و این باعث افتخارم هست .عزیز دل مامان شیطونی تا الان دست به بخاری نزدی ولی همش مامانی در استرس هست که نکنه دستت بسوزه .شیطنتت بیشتر شده یاد داری وسایل کوچیک رو توی ظرف بزگ بزاری .همه کابینتای خونه خودمون و خونه مامانی روبان زده شده که به خاطر وجود شما دائما در حال افتتاح هست .

با گوشی تلفن خیلی قشنگ بازی میکنی .الو میگی و یاد داری گوشی رو در گوشت بزاری .جالب اینجاست وسط صحبتت  گوشی رو به من میدی ومیفهمونی که من باید با گوشی صحبت کنم .خوشحالم که میتونی این کارها رو انجام بدی ولی مواظبت از شما خیلی سخت شده .چون دائما در رفت و آمدی دوست داری پله ها رو بالا و پایین کنی و من خیلی از این موضوع میترسم .بالاخره بزرگ داری میشی .

راستی بگم از مسافرت گرمسار که مثل پسر خوب با خوردن سیب خیلی پسر خوبی بودی توی مراسم گریه نکردی و از تاریکی و صدای بلند موزیک نترسیدی .البته اینو بگم وقتی امیرعلی سیب بخوره و یا نون بربری خیلی بچه خوبی میشه گریه نمی کنه بهونه نمی گیره .تنها مشکل اینجا بود که دوست داشتی کف سالن بشینی چون خسته شده بودی که توی بغلها گشته بودی .بالاخره پسر من مرد آینده خونه ما خیلی پسر خوبی بود .و مامانی و بابایی خیلی دوستش دارند. راستی اینجا به امین جون و خانمشون مهسا جون پیوندشون رو تبریک میگیم و آرزوی خوشبختی براشون میکنیم .در آخر کار

عاشقتم امیرعلی

عکسهای بالا مربوط میشه به اون روزهایی که امیرعلی دارو رو اشتباه خورده و خیلی کسل هست .

امیرعلی درآغوش خاله فهیمه

 

 

امیرعلی در جمع دخترعمه ها و پسرعمو و دختر عموش از راست به چپ

(دختر عمه فاطمه .پسرعمو علی .دختر عمو یگانه .دختر عمه آذین )

امیرعلی در آغوش باباجونش در مراسم گرمسار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان امیررضا
5 آبان 92 19:06
مبارکهمبارکه
عشق خاله ورودت به چهارده ماهگیت مبارک.......
تیپ پسر رو قربون.....مامانی براش اسپند دود کن.....
لباست برا مجلس گرمسار خیلی قشنگ بود....
این عکسای با کیک برا چه مناسبتیه؟



سلام مامان امیررضا .این عکسهای با کیک برای تولد خاله فهیمه بوده
بهار
6 آبان 92 16:47
مبارکت باشه عزیزم...ایشالا 140 ساله بشی زیر سایه مامانی و بابایی.


مرسی خاله بهار جونم