سلام پسر من آرش یک روز از پسر شما بزرگ تره. یعنی 3 مهر 91 بدنیا اومده. میشه بگید واسه تولدش چیکار کردید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آخه من فکر میکنم خیلی دیر شده. نمیدونم از کجا شروع کنم
سلام منم درگیرم هنوز هیچ کاری نکردم درگیر لباسش هستم هنوز دارم لباس میخرم برای این گل پسر قراره سفارش کیک بدم ولی هنوز برای غذا هیچ کاری نکردم
سلام امیرعلی دیروز من و آذین خونه مامانی بودیم که بابا جونیت زنگ زد خونه و گفت شما از صبح که بیدار شدی همش گریه میکردی و بابایی هر چقدر سعی کرده بود شما بخوابی نتونسته بخوابونت بعد که بابایی شما رو آورد خیلی خوش حال شدی و بعد از یک ساعت شما خوابیدی بعد که بیدار شدی به شما غذا دادیم و شما برای خودت دست میزدی و شب که عمو فرامرز و عمه فهیمه اومدن سری رفتی بغل عمو فرامرز و دبگه بغل من و بابات ومامانت نیومدی راستی از عکست یادم رفت خیلی خوشگله دست مامان فاطمه درد نکنه و همچنین بابا سعید پیشا پیش تولدت مبارک عزیزم دووووووووووست ددااااااارررررررررررممممممممم مرسی فاطمه جونم امیرعلی هم شما رو خیلی دوست داره