ختنه کردن امیرعلی(2)
امیرعلی بعد از بهوش اومدن در بغل باباجونش
بعد از اومدن به خونه پسری متوجه شده بود که براش اتفاقی افتاده و خیلی با احتیاط برخورد می کرد نمی نشست و همش دراز کشیده بود
امیرعلی در حال بستنی خوردن و خوندن کتاب حسنی
افطار همون روز که باز هم پسری دراز کشیده در سر سفره افطار بود
گل پسر آنقدر چایی دوست داره که در بدترین شرایط چایی باشه آروم میشه
یک روز قبل از ختنه کردن گل پسر سوار بر ماشینش
امیرعلی داره آماده میشه بره اتاق عمل لحظات خیلی بدی بود
وقتی پسر رو از اتاق عمل آوردن به من گفتن که بالای تخت بشینم و پسرم رو روی پام بزارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی