اولین شیطنت امیرعلی
پسر مامان عزیزم خوشگلم سلام
بهت بگم از اولین شیطنت کودکانه شما ،هنوز دو روزی از هشت ماهگی شما نگذشته بود روز سه شنبه هفته پیش که خاله فائز زنگ زد و گفت میدونی پسری چه کرده منم گفتم نه گفت صندلی نماز مامان رو کشیده و مامانی خورده زمین .نمی دونستم بخندم یا ناراحت باشم حتی نتونستم بپرسم خوب کی آسیب دیده ،پسری یا مامانی یا هر دو ؟؟؟
بالاخره ساعت سه که رسیدم خونه خاله فائز تعریف کرد که مامان داشته نماز میخونده و امیرعلی مثل هر روز دور مامان می چرخیده غلت میزده منم داشتم لباسهای آقا امیرعلی رو جمع میکردم که ناگهان صدای جیغ مامانی اومده اومدم دیدم وای مامانی روی زمین افتاده و امیرعلی خوابیده داره با صندلی که روش هست بازی میکنه .
چند تا شانس آوردم پسری :
1-مامانی خداروشکر چیزیش نشد .
2-مامانی روی شما نیفتاد .
خدا به خیر کنه وقتی این اولین شیطنت شما باشه خدا به دادم برسه وقتی بزرگتر بشی من باید چیکار کنم.