امیرعلی و بابا سعید

امیرعلی پسر مامان و نفس بابا

در جمع دو خانواده پدری و مادری، امیرعلی کوچکترین عضو خانواده هست .و بچه های دیگه با اختلاف چهارسال از گل پسری بزرگترن .کلا امیرعلی بیشتر با بزرگترهاست .و به قول یکی از دوستانم امیرعلی نباید خیلی شیطون بشه ولی بگم از امیرعلی و باباش .کلا گل پسر ما باباییش رو خیلی دوست داره با اینکه شاید در کل دو سه ساعت بیشتر نبینه باباش رو در روز  ولی عاشق باباجونش هست .پسری وقتی خوابیده من به باباجونش خبر میدم که حتی زنگ خونه رو نزنه و با کلید در رو باز کنه که پسری بیدار نشه اما با کلید انداختن باباجون امیر علی از خواب بیدار میشه و حالا این پدر و پسر هستند که با هم کلی دل و قلوه میگرن .بابایی پسری کلا خیلی شیطون هست و کلی درس شیطنت به پسر میده البته لازم به گفتن هم هست که خیلی حساسه (حساسیت بیش از اندازه ) که من فکر کنم در آینده کلی پسری با مشکل مواجه بشه .بالاخره پسری در آغوش پدر کلی ذوق می کنن با هم و من اون موقع هست که شاید بتونم کاری از پیش ببرم امیر علی حتی با اخم باباش میخنده یا حتی وقتی گریه میکنه باباجونش رو که می بینه اینقدر خودش رو لوس میکنه که نگو .و کلی با اه و ناله شکایت میکنه

امیر علی در آغوش پدر

قربون اخم خوشگلت برم مامانی

مامانی امیدوارم همیشه سایه باباجونی بالای سرمون باشه

امیدوارم از این به بعد بیشتر ببینی باباجون رو

بابایی ما شما رو خیلی دوست داریم .